معنی بپایان رساندن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، منعقد , کردن, معنی بپایان رساندن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، منعقد پ کردن, معنی f/اdاj csاjbj، jتd[i ;ctتj، اsتjتا[ lcbj، kjurb , lcbj, معنی اصطلاح بپایان رساندن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، منعقد , کردن, معادل بپایان رساندن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، منعقد , کردن, بپایان رساندن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، منعقد , کردن چی میشه؟, بپایان رساندن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، منعقد , کردن یعنی چی؟, بپایان رساندن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، منعقد , کردن synonym, بپایان رساندن، نتیجه گرفتن، استنتاج کردن، منعقد , کردن definition,